آرزویی بود و می خواستم او برآورد . پس آگاهانه جنبیدم و
پشت دستانش را آماج ِ تیر لبانم کردم که او نا آگاه از خواسته ام
دستش را خاست و به غیرت جنبید و لبانم را آماج تیر ِپشت دستی
کرد . چه باک که من از آگاهی خویش مراد می گرفتم و او به ناگاه
مرادم می داد . اگر من نشانه نمی دادم که او نشانه نمی گرفت.
خوش اینست که او هدف مرا هدف می گرفت و تیرش آماجم بود.